من یه دختر یه همسر یه خواهر و در آینده یه مادرم...

من یه دختر یه همسر یه خواهر و در آینده یه مادرم...

من مامان یه دختر کوچولوی دوست داشتنی شدم
من یه دختر یه همسر یه خواهر و در آینده یه مادرم...

من یه دختر یه همسر یه خواهر و در آینده یه مادرم...

من مامان یه دختر کوچولوی دوست داشتنی شدم

همین الانه الان...

از این مورچه گنده ها دیدن؟؟؟؟از همین ها که اینقدر بزرگن که همه چیشون رو میشه دید؟ 

من از مورچه میترسم... 

حیاط خونه هم پر از این مورچه ها... 

اما امروز خونه ما پر شده بود از این مورچه ها... 

الان با شوهری پای تلویزیون دراز کشیده بودیم داشتیم خیلی عشقولانه فیلم پیرانا ها رو میدیدیم منم توی کف این پیراناها که حمله میکنن یه هو دیدم یه دونه از همین مورچه راست راست داره روی متکای همسری راه میره و به من که تمام غروب خونه رو سم پاشی کردم دهن کجی میکنه... 

منم جیغ کشیدم و به شوهری گفتم بیا اینطرف... 

شوهری پاشد دید یه مورچه است با خیاله راحت موچه رو شوت کرد اونور و بعد با من که انتظار داشتم الان از این عمل غرور امیزم تقدیر به عمل بیاره  

دعوا کرد و گفت مگه اژدها دیدی؟؟؟ 

منم با بغض گفتم داشت میرف تو گوشت خب... 

الانم مظلومانه نشستم پای کامپیوتر تا شاید دلش به رحم بیاد و نازم رو بکشه... 

الان دقیقا به همین زشتی و خوشمزگی ام...

نظرات 12 + ارسال نظر
عروس 10 مهر 1391 ساعت 12:23 ب.ظ http://madarshoharam.blogsky.com/

الهی قربون احساست برم که یه ذره آقای همسری رو ناراحت کرده و خودتو ...

خیلی مهربونی که فرار نکردی و موندی
درسته که من اونقدر از جانورها نمی ترسم ولی اگه بترسم فکر می کنم فرار رو بر قرار ترجیح میدم

من جونش رو نه یعنی گوشش رو نجات دادم اما عوض تشکر باهام دعوا کرد نامرد

black13 10 مهر 1391 ساعت 01:32 ب.ظ http://black13.blogsky.com

سلام مامان آینده...
انگار این نگرانی و ترس از حشرات بین خانما همه گیره!
خانم من هم همیشه فکر میکنه قراره هزارپا بره تو گوشم و چند تا بسته سم هم تو خونه داره که تا یه دونه مورچه یا هر حشره بخت برگشته ی دیگه ای میبینه سریعا کل منطقه رو مثل برف زمستون سفیدپوش میکنه و وقتی میگم گناه دارن چیکارشون داری میگه تو سیب مهربونی!، اگه برن تو گوشمون چی؟!!!!
یه بار یه عقرب اومده بود تو خونه من با دستمال گرفتم بردم بیرون ولش کردم کلی عصبانی شد که چرا نکشتمش!
گناه داره آخه،مگه چیکارت کرده!
با این مارمولک های کوچیکی که گاهی تو سقف پیدا میشن و سوسک و مورچه ها مخصوصا قرمزش خصومت شدید در حد پدرکشتگی داره!
هزارپا هم که به کنار....
امان از دست این خانم های دشمن حیات وحش و محیط زیست!!!!
Black13

من کلا با مورچه ها از هر چیزی بیشتر مشکل دارم حالا بماند بقیه ولی مورچه ها خیلی چندشن

مامان مهراد 10 مهر 1391 ساعت 05:32 ب.ظ http://mehrad90.niniweblog.com/

سلام نی نی کوشولو ممنون که پیشم اومدید لینک شدید

ممنون

خانمـ فانتزیـ 10 مهر 1391 ساعت 06:52 ب.ظ

عزیز دلم اصن باید میزاشتی بره تو گوششش

والله بخدا شوهره داریم

سئویل 10 مهر 1391 ساعت 08:04 ب.ظ http://23murch.persianblog.ir

:))))))) عزیزم

بانوی جنوب 11 مهر 1391 ساعت 02:06 ب.ظ http://southern-lady.blogfa.com/

خدایا
در ۲ راهی زندگی ام تابلوی راهت را محکم قرار بده
نکند که با نسیمی راهم را کج کنم . . .
[گل]








ان شاالله

farzan... 12 مهر 1391 ساعت 11:02 ب.ظ http://ghesmatema.blogfa.com

sسلام...
یه سوال داریم...
کمک و راهنمایی میخوایم.
کمکمون میکنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بفرمایید

ویس 14 مهر 1391 ساعت 11:27 ق.ظ http://bakhte3fid.blogfa.com

بیا و خوبی کن

امین 17 آذر 1391 ساعت 08:51 ب.ظ

سم فایده نداره
یکمی نفت بریز تو لونشون دیگه هیچ اثری ازشون پیدا نمیکنی


نه هوا سرد شده رفتن تا ساله دیگه

امین 20 آذر 1391 ساعت 04:51 ب.ظ

خب اینطوری بهتر شد یکمی سیمان سفید از یه جا بگیر و حالت دوغ اب درست کن بریز تو لونه هاشون که ساله دیگه خواستند بیاند بیرون وقتشون تلف شه برن تا ساله بعدش

کاش میدونستم لونشون کجاست مشکل اینجاست که معلوم نیست از کجا میان

امین 22 آذر 1391 ساعت 06:07 ب.ظ

زیره موکتتونا بزن بالا میبینی جاشونا معمولا یه عالمه خورده اشغال یه جا جمعه این نشونشه که اونجا لونشونه
بعدشم مورچه ها جارو برقیه خداند گناه دارند نکششون چقدر عصبی هستی همش سره من داد میزنی

ببین بی خیال این مورچه ها بشو سال دیگه جابجا میشیم از اینجا از شرشون خلاص میشیم در ضمن مشکل اینه که مورچه ها از بالا یعنی از سقف میان نه از زیره موکت...

امین 22 آذر 1391 ساعت 09:10 ب.ظ

ok bikhial

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد