من یه دختر یه همسر یه خواهر و در آینده یه مادرم...

من یه دختر یه همسر یه خواهر و در آینده یه مادرم...

من مامان یه دختر کوچولوی دوست داشتنی شدم
من یه دختر یه همسر یه خواهر و در آینده یه مادرم...

من یه دختر یه همسر یه خواهر و در آینده یه مادرم...

من مامان یه دختر کوچولوی دوست داشتنی شدم

نماز


من اصلا خجالت نمی کشم که اعتراف کنم دو روزه شروع کردم نماز میخونم و توی همین دو روز خیلی چیزا تغییر کرده باور کنین حتی اراده من واسه دوباره رژیم گرفتن...
من نامردم اگر تا عروسی پسر داییم به وزن و هیکل سابقم برنگردم...
البته خدایی خب من یه زنم یه خانوم ...
ولی روی قولم میمونم

نظرات 1 + ارسال نظر
محدثه 10 مهر 1392 ساعت 12:46 ب.ظ http://efaf-16.blogfa.com

اتشی نمى سوزاند “ابراهیم” را

و دریایى غرق نمی کند “موسى” را

مادری،کودک دلبندش را به دست موجهاى خروشان “نیل” می سپارد

تا برسد به خانه ی فرعونِ تشنه به خونَش

دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند

سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد

مکر زلیخا زندانیش می کند ، اما عاقبت بر تخت ملک می نشیند

از این “قِصَص” قرآنى هنوز هم نیاموختی؟!

که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند

و خدا نخواهد ، نمی توانند
او که یگانه تکیه گاه من و توست

پس ؛

به “تدبیرش” اعتماد کن ،

به “حکمتش” دل بسپار ،

به او “توکل” کن ؛

و به سمت او “قدمی بردار” ،

تا ده قدم امدنش به سوی خود را به تماشا بنشینی...

سپاس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد