من یه دختر یه همسر یه خواهر و در آینده یه مادرم...

من یه دختر یه همسر یه خواهر و در آینده یه مادرم...

من مامان یه دختر کوچولوی دوست داشتنی شدم
من یه دختر یه همسر یه خواهر و در آینده یه مادرم...

من یه دختر یه همسر یه خواهر و در آینده یه مادرم...

من مامان یه دختر کوچولوی دوست داشتنی شدم

غذا

ما گشنه ایم! 

ما خیلی خیلی گشنه ایم! 

ما غذا نداریم بخوریم! 

آخه میدونین من امروز یه کمی گشادیم گرفته بود صبح تا ساعت یازده خواب بودم وقتی هم بیدار شدم یه بسته مرغ یخ زده انداختم تو قالبمه و اب ریختم توش گذاشتم رو بخاری تا ظهر که شوهری اومد حاضر بود ولی آقا اومده میگه من برنجم میخوام منم به زور یه برنجی واسش پختم بعد خودم میلم نکشیده رفته از پایین خونه مامانش واسم کوکو سبزی اورده که شور بود نتونستم بخورم...پس گشنه موندم... 

عصری هم که رفتیم خرید وقتی اومدیم گشنه بودیم ولی خیلی گشاد بودیم هیچی درست نکردیم ولی ساعت یازده با مشارکت هم تصمیم گرفتیم چای با کیک بخوریم... 

پس به همین دلیل ما الان گشنه ایم! 

ما الان خیلی گشنه ایم! 

ما غذا نداریم بخوریم!

نظرات 11 + ارسال نظر
شوخ ِ شب 10 بهمن 1390 ساعت 01:22 ق.ظ http://shokhi.blogsky.com

شما که خونه تشریف دارید و گشنه هستید، دیگه وای به حال ما که یه چندتا پسر خوابگاه نشین هستیم

اینا از اثرات همون خوابگاهیه که تو دوران دانشجویی رفتم

شوخ ِ شب 10 بهمن 1390 ساعت 01:27 ق.ظ http://shokhi.blogsky.com

ظاهرنم هم استانی هستیم، الآن متوجه شدم از هواشناسی کرمانشاهی که گذاشتین موفق باشید

اگر تمام ارشیو رو بخونی متوجه میشین من هم استانی نیستم من اهوازیم شوهرم هم استانیه شماست

مریم 10 بهمن 1390 ساعت 02:29 ق.ظ

سلام خوبی؟ تو هم مثل من بیداری هنوز؟ من اولین باره میام وبلاگت چند تا از نوشته هاتو خوندم خیلی صمیمی می نویسی دوست داشتم نوشته هاتو. میگم شما اسمت مریمه یا ستاره؟ میدونی یه چیزی بهت بگم من اسمم مریمه اما تو اینترنت اون وقتها که ۱۸ سالم بود جوون بودم و جاهل همیشه خودمو ستاره معرفی میکردم راستی منم تپلم اونم از نوع بدجوووورش خلاصه انگار تفاهم زیاد داریم خوشحالم که باهات آشنا شدم عزیزم شب خوش

سلام عزیزم خوش اومدی
نه اسمم مریمه
تو وبلاگ نویسنده ستاره است چون این وبلاگ مال منه منم تک ستاره این وبلاگم واسه همینه مینویسم ستاره
دیگه اینکه آره چه تفاهمی به نظرت با هم خوشبخت میشیم؟؟؟؟

ریحانه 10 بهمن 1390 ساعت 10:41 ق.ظ

بله بعضی موقع ها لازم ما خانوما کمی بزنیم به در بی خیالی تا آقایون قدرمون رو بدونن

کاش قدر میدونست این شوهر من غذا نباشه سی ثانیه بساط کبابش براهی تازه کلی هم کیف میکنه

بانوی عاشقツ 10 بهمن 1390 ساعت 11:48 ق.ظ http://mastaneham.blogfa.com/

خوو تنبلها گرسنه میمانند نیم رو هم خوبه ها اینجور موقعها

هــــــــــــــــــــی...مستانه...خبر از دل من نداری

نازنین 10 بهمن 1390 ساعت 02:44 ب.ظ

وای وای وای آخه چرا ؟
عیبی نداره عوضش امروز یه غذای خوشمزه درست کن
کاش به هم نزدیک بودیم برات غذا میاوردم.

فدای اون دل مهربونت مشکل آشپزی نیست مشکل ندونستی اینه که چی بپزم؟بعدم مامان شوهرم طبقه پایینه میریم اونجا امشب نبودن رفته بودن مهمونی

یه غریبه 10 بهمن 1390 ساعت 02:57 ب.ظ http://khezri-fun.mihanblog.com

خیلی وبلاگ خوبی داری.
ازوبلاگ من هم یه سری بزنید.خوشحال میشم
به امیددیدار
خداحافظ

خوش اومدی

mohamad 10 بهمن 1390 ساعت 08:10 ب.ظ

salam ajy jhobi???mikhay zang bezanam kaktos vasaton esnak biyareh??manam goshname sham mikham!!!!

سلام کاکتوس کجا بود تو این جهنم داداشی
من حاضرم اینجا برم رستوران خود کاکتوس رو بخورم ولی اینجا کو رستورانش داداشی

mohamad 10 بهمن 1390 ساعت 08:26 ب.ظ

ghorbonrt beram dorost mishe negaran nabash.rasti ajy mohandeci ghabol shodaammmmm

به سلامتی ان شاالله فوق مهندسی انشاالله پی اچ دی
راستی عمه جونم چطوره؟؟؟؟؟
بالاخره راضی شد؟

mohamad 10 بهمن 1390 ساعت 08:49 ب.ظ

khoda bekhad razi mishe ajy maryam doamon kon bashe

حتما دعا میکنم

sogol 12 بهمن 1390 ساعت 04:46 ب.ظ http://www.sogolnasiri.blogfa.com

khob maloome taghsire toe goshade dige...chera vase in marde zahmat kesh ghaza dorost nakardi?biam jeret bedam?biam lehet konam?are

بابا من پست جدید رو میگم نسناس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد