الان یهویی بغضم ترکید
شوهری خواب بود و منم اروم خزیدم توی بغلش و گریه کردم و اونم که از گریه بدش میاد گفت گریه نداریم !!!!!
با گریه گفتم میشه یه کاری کنی واسه شب یلدا اهواز باشیم؟!!
خب چی کار کنم اخه بابام رو میشناسم میدونم شب یلدا یه عالم خوراکی میخره و ته دلش آرزو میکنه کاش من و حمید اهواز بودیم که همه دور هم باشیم خب بعدش یهویی بغضم ترکید...
میشه واسم دعا کنین؟که یه جوری شب یلدا یا من و شوهری اهواز باشیم یا بابام یه جوری اینجا باشه خب دلم واسش تنگ شده هر چند خیلی وقت نیست که اهواز بودم ولی خب چی کار کنم خیلی باباییم...
بخدا اگه شب یلدا اهواز باشم اینقده خوشحال میشم که نگو باور کنین
میدونم شوهری اینقدر گیج خواب بود که وقتی بیدار شه اصلا یادش نمیاد بیدارش کردم ...
ولی میدونم که میدونه تو دلم چی میگذره
واسم دعا کنین
راستی نخندین چرا این همه اسمایلی گذاشتم
اخه تازه یاد گرفتم از کجا بیارمشون اینقده خوبه
راستی واسه کوچولوی یکی از تو دوستام دعا کنین خودمم دقیقا نمیدونم چی شده منتظره جواب آزمایش هستن ولی دعا کنین
اصلا نمیخواد واسه اهواز رفتن من دعا کنین فراموشش کنین یونا کوچولو مهم تره توروخدا واسش دعا کنین خیلی نگرانم تا حالا ندیدمش فقط مامانش تو وبلاگش ازش گفته ولی لطفا واسش دعا کنین خیلی بچه اس همش دو سه سالشه
یادتون نره
التماس دعا
خدا کنه کارهاتون جور بشه و بری خونه بابایت![](http://www.blogsky.com/images/smileys/003.gif)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/004.gif)
و خوش بگذرونی
مرسی عسیسم
سلام با تمام وجودم هم از خدا می خوام شما شب یلدا اهواز باشی هم یونا کوچولو خوب بشه
مرسی عسیسم
الهی فدای اون دل نازکت برم ایشاا... جواب آزمایشش خوب باشه مشکل جدی نباشه
ایشاا... شب یلدا خوبی هم داشته باشی مریم جون میگم بابارو راضی کن بیاد پیشتون با این هم کاره تعمیرات و تازه هم اونجا بودی فکر نکنم شوهری راضی بشه باز برید ولی ایشاا... باب دلت پیش بره
نه شوهری حرفی نداره او خودش از خداشه بره پیش بابای من بابام حمید رو از من بیشتر دوست داره حمید هم همینطور![](http://www.blogsky.com/images/smileys/013.gif)
این وسط من بچه همسایه ام
خدایا هرچی این مریم توپولی میخواد بهش بده....
دعا دعا دعا واسه یونا کوچولو....
مرسی واسه دعای قشنگت مهربون
خو مگه نمیشه دو تا دعا کنیم؟![](http://www.blogsky.com/images/smileys/001.gif)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/003.gif)
من هم برای اهواز رفتنت دعا کردم هم برای کوچولوی دوستت
شما هم لینک شدی
چرا که نه ولی دیدم کوچولوی دوستم واجب تره بابت همش ممنون
ایشاا...جور میشه شب یلدا بری پیش بابات !
از این ورم این کوچولو خوب خوب میشه!
ممنون عزیزم
سلام
خوبی خدا رو شکر
ان شالله که میری اگه یه موقع هم نرفتی مساله یی نیست تو دیگه خودت یه خونواده داری خوب نیست انقدر بابایی باشی الان باید حواست به شوهرت باشه
امیدوارم خدا راضی نشه هیچ مشکلی برا نی نی دوستتون پیش بیاد
اصلا شما مردا ما دخترا رو درک نمی کنین نمی دونین بابایی بودن یعنی چی![](http://www.blogsky.com/images/smileys/018.gif)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/007.gif)
حالا از حرص دلم اون ÷یامت رو تایید کنم حالت گرفته بشه؟؟؟؟؟بگو ببخشید و الا تایید می کنم
هرچند دیر ولی ببخشید
ممنون داداش فواد همین که اومدین و سر زدین خودش کلی خوشحالی داره که یکی به فکرم هست
امان از غریبی.....
الان کجا زندگی میکنی...با اهواز چه قدر فاصله هست؟
منم دورم هااااااا
توی یکی از پست هام نوشتم الان قصر شیرین هستم با اهواز هفتصد کیلومتر فاصله داره