من یه دختر یه همسر یه خواهر و در آینده یه مادرم...

من مامان یه دختر کوچولوی دوست داشتنی شدم

من یه دختر یه همسر یه خواهر و در آینده یه مادرم...

من مامان یه دختر کوچولوی دوست داشتنی شدم

...


شب شهادت حضرت علی دعای جوشن کبیر رو با خواهرشوهر بزرگ دخترش با تلویزیون همراهی کردیم چقدر گریه پکردم یاد اهواز و شب های احیا خونه داییم افتادم اون سالی که خودم به تنهایی سحری رو بین اون همه ادم تقسیم کردم و اون سینی های سنگین جابجا کردم فقط واسه گرفتن یه حاجت خدایا من که حاجتم رو نگرفتم ولی دل تو رو شاد کردم چون به روزه دارات خدمت کردم بازم شکرت

نظرات 1 + ارسال نظر
sajjadno1 1 شهریور 1392 ساعت 05:13 ب.ظ http://www.forum.no1-phone.ir

سلام وبلاگ قشنگی دارین..
ممنون میشم به انجمنم سری بزنید و توش عضو شین http://www.forum.no1-phone.ir
:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد