ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﻣﺸﺘﺮﮎ :
ﻭﺍﺭﺩ ﺍﺗﺎﻕ ﻣﯿﺸﯿﻦ ؛ ﯾﺎﺩﺗﻮﻥ ﻣﯿﺮﻩ چی ﻣﯿﺨﻮﺍﯾﻦ ، ﺍﺯ
ﺍﺗﺎﻕ ﻣﯿﺮﯾﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﯾﺎﺩﺗﻮﻥ ﻣﯿﺎﺩ ﮐﻪ چی
ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﯿﻦ !
ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﯾﺪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﮑﺸﯿﺪﯾﺪ
ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺭﻭ ﺍﻭﻥ ﮔﻮﺷﻪ ﺑﺎﻻﯼ ﮐﺎﻏﺬ ﻣﯿﮑﺸﯿﺪﯾﺪ !
ﮐﻮﭼﯿﮏ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﻓﮏ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻗﻠﺐ
ﺗﻮﯼ ﺑﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﺷﮑﻠﯿﻪ ! ”“
ﺩﺭ ﯾﺨﭽﺎﻝ ﺭﻭ ﺁﺭﻭﻡ ﻣﯿﺒﺴﺘﯿﺪ ﺗﺎ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ ﭼﺮﺍﻏﺶ ﯽﮐ
ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻣﯿﺸﻪ !
ﺳﻌﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﺪ ﯾﻪ ﺗﻌﺎﺩﻟﯽ ﺑﯿﻦ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻭ
ﺭﻭﺷﻦ ﺑﻮﺩﻥ ﮐﻠﯿﺪ ﭼﺮﺍﻏﻬﺎ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﮐﻨﯿﺪ !
.
سلام عزیز دلم
دوست داشتی لینکم کن
دوست داشتی چیه از خدامه خیلی دوست دارم خانوم فانتزی جونم
اره ایول ...بچه بودیم کارای باحالی میکردیما
فقط کارای باحال
خرابکاری های باحال هم میکردیم
سلام
قشنگ بود یاد چیزای جالبی افتادم.
تو وب ول چراغ جادو و رو دیدم.
باید تلاشت رو بکنی.
موفق میشی.
حتما فقط برام دعا کن
سلام عزیزم
خوبی
ممنونم از اینهمه محبتت دوست خوبم
ممنونم از وقتی که برام گذاشتی عزیز دلم
مهربون
وای چقدر مهربون لپام سرخ شد ببین
سلام.وبلاگ زیبایی دارین.ازتون دعوت می کنم که تو سایت ما عضو بشین.امیدوارم با حضورتون جمع دوستداشتنی مارو زیباتر کنید
http://flickfa.com
سلااااااااام
آخیییییییییییی یادش بخیرررررررررررررررر
ولی اولیه جزو خاطرات من نیس
مابقی تا الانم ادامه داره
من از اول همش همینجوری بودم تازه الانم هستم مطمئنم هیچوقت هم فراموشم نمیشه
سلام دوست عزیز و جدیدم،خوبی!دقیقا عین همی مشکل رو منم دارم بغضی وقتا دیگه خسته میشم بی اینکه چیزی خریده باشم برمیگردم خونه،آخه هرکاری ام میکنم لاغر نمیشم تازه اسکلتم که بشم رونام خیلی چاق
بیخیال اصلا خودت رو ناراحت نکن یه بیلاخ گنده به دنیا و ادما و فقط خودت باش مطمئن باش همه به سازت میرقصن فقط خودت رو عشق است بیخیال دنیا