من یه دختر یه همسر یه خواهر و در آینده یه مادرم...

من مامان یه دختر کوچولوی دوست داشتنی شدم

من یه دختر یه همسر یه خواهر و در آینده یه مادرم...

من مامان یه دختر کوچولوی دوست داشتنی شدم

امان از دست تنبلی

اول از همه سلام 

بعد اینکه ما بعد از عید که از منزل پدری تشریف بردیم خانه خودمان با قبض تلفن پرداخت نشده و تلفن قطع شده مواجه شدیم 

و بدینصورت اینترنتمان هم قطع شد 

از اونجایی که زیادی از بابت حضور این نی نی جغله خوشحال بودیم تا همین لحظه که من به خانه پدری برگشته ایم هنوز خط تلفن و اینترنت منزل محترممان را وصل ننموده ایم 

بگین ماشاالله... 

خلاصه مطلب اینکه اینترنتمون قطع شد و هیچ کدوم نه من ونه شوهری نرفتیم وصلش کنیم چون باید تلفن رو هم وصل میکردیم توی قصر شیرین هم اینقدر هوا گرمه که نگو  

وحالا اومدم خونه پدری و دارم کامنت میزارم دیگه اینکه 

حال من و نی نی خوبه  

الان اواخر ماه سوم هستیم  

داریم کم کم واسه نی نی اتاق اماده میکنیم یعنی دارم رو مخ شوهری کار میکنم که اتاق کامپیوتر رو بده به نی نی و اتاق دم دری رو برداره واسه کامپیوتر ... 

دیگه اینکه پیش دکتر هم رفتم دارم داروهام رو هم به موقع میخورم و هم اینکه شوهری حسابی از اومدن این جغله خوشحاله 

پدرم اینا قراره اسباب کشی کنن و من اومدم تا اگر بشه یه کمکی بکنم ولی انگار عین خیالشون هم نیست هیچی هنوز جمع نشده البته بابام میگه منتظره امتحانای خواهری تموم بشه ولی خدا عالمه نمیدونم شاید تنبلیشون میشه... 

این چند وقتی که اینجام میام و اپ میکنم مطمئن باشین اخه دلم واسه همتون تنگ شده بود 

خیلی دوستون دارم...

نظرات 1 + ارسال نظر
mohamad 28 خرداد 1391 ساعت 05:22 ب.ظ

manam beyam komak zor darama ziad

نه ممنون شوهر خواهرم و همسرم و برادرم هستن راضی به زحمت نیستیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد